طوریکه دیده میشود، غرب، به استثنای سرمنشی ناتو و فرانسه، از این معامله نگران شده است. زمانیکه راکت ها ارسال شوند، ناراحتی به خشم مبدل خواهد گشت. از جانب دیگر، سرمنشی ناتو گفت که هرکشور عضو ناتو آزادانه میتواند نیازمندی های خود را به تسلیحات، در هرجای که خواسته باشد، رفع نماید و برعلاوه این همگرا ساختن آنها در سیستم ناتو به هیچ وجه حتمی نیست. این اعلامیه کاملاً اخلاقی است. پاریس نیز تقریباً عین موضعگیری اتخاذ نموده است.
ینیس ستولتینبیرگ سرمنشی ناتو — صدراعظم اسبق ناروی بود. حتی اگر صدراعظم اسبق و سرمنشی ناتو که در اجندای جهانی مقام مهم احراز میکند، راجع به معامله مذکور به این شکل اظهار نظر مینماید، در صورت لزوم او را همیشه میتواند به برداشتن گام به عقب مجبور سازند و یا اصلاً برکنار نمایند.
پیمان اتلانتیک شمالی در دوران جنگ سرد برضد اتحاد شوروی بنیانگذاری شده بود. آنگاه مسکو ما را با اردوی سرخ تهدید میکرد. ما به خاطر پوشش توسط سپر ناتو به پرداختن بها مجبور شدیم. در تاریخ 25 جولای سال 1950 سربازان ما در جنگ کوریا شرکت نمودند. 1200 تن از فرزندان وطن ما امروز در قبرستان دسته جمعی در شهر پوسان کوریای خفته اند. ترکیه که در انتهای دوردست غرب آسیا قرار دارد، به کمک کوریا شتافت که در شرق دور آسیا قرار دارد و سربازان ما در مقابله با حملات کمونیستان بر پیروزی های بزرگ دست یافتند. در نتیجه در تاریخ 18 فبروری سال 1952 ما را در ناتو پذیرفتند.
جهان کمونیستی به مثابه وزنه متقابل پیمان اتلانتیک شمالی پیمان وارسا تشکیل داد. چون در صورت حمله این قوه بر اروپای غربی اردوی ترکیه برضد اتحاد شوروی در شمال اناطولیه جبهه می گشود، پس مسکو به قبول نمودن خطر نبرد در چنین ساحه وسیع حاظر نبود. چنین وضع امور با اهداف غرب مطابقت داشت…
در سال 1989 اوضاع تغییر نمود. در این وقت اتحاد شوروی متزلزل شد، دیوار برلین به اثر موزیم مبدل گشت که در موزیم Newseum (موزیم ژورنالیزم و اخبار در واشنگتن؛ گالیری جداگانه در آن به دیوار برلین وقف شده — تبصره مدیریت مسوول) به نمایش گذاشته شده است. با شکست اتحاد شوروی علل برای موجودیت ناتو باقی نماند. این حادثه باعث سردرگمی شد. یک عده شخصیت های رسمی می گفتند،«اگر تهدید کمونیستی بیش از این وجود ندارد، پس سازمان باید لغو گردد!» و این منطقی بود. ولی در آن وقت در اجندا چنین مفهوم، مانند «بنیادگرایی» وجود داشت. آن را به مثابه سوته در برابر کمونیستان شور می دادند. برخی سیاستمداران که حق اظهارنظر در باره این موضوع داشتند، در تالیفات خود تقریباً چنین چیزها می گفتند و می نوشتند:«دیروز تهدید سرخ وجود داشت و امروز — تهدید سبز! از همینرو ناتو باید باقی بماند!»
در سال های 2015 — 16 انقره که هدف حملات گروه «دولت اسلامی» (داعش — سازمان تروریستی ممنوع در روسیه — تبصره مدیریت مسوول) قرار گرفت، بارها از کشورها عضو پیمان ناتو، طبق ماده مربوطه اساسنامه، درخواست کمک نمود. ولی هیچکس این را نشنید. ناتو هیچگاهی به شکل موثر علیه داعش مداخله نمی کرد.
ولی همین ناتو در تاریخ 3 جولای سال 2013 به اساس سیگنال از مرکز از کودتای نظامی عبدالفتاح السیسی حمایت نمود و به سرنگونی محمد مرسی رئیس جمهور مصر که در نتیجه انتخابات به قدرت رسیده بود، مساعدت نمود. علیه مرسی دوسیه های متعدد ترتیب شده که یکی از آنها براساس اتهام جاسوسی ترتیب شده است.
اجنتان بر رئیس جمهور ترکیه تاپه «دیکاتور» زدند. و حوادث تاریخ 15 جولای سال 2016 را «نمایشنامه» خواندند. وسیله این همه جهالت ها اپوزیسیون سطحی ترکیه بود.
راجع به اینکه در تاریخ 15 جولای سال 2016 پایگاه انجیرلیک نقش قرارگاه بازی نمود و از آنجا کمک میرسید و پناهگاه وجود داشت، تا به حال هنوز دقیقاً نه چیزی گفتند و نه نوشتند و این چیز نباید از توجه دور بماند. حالا برخی مراکز، شاید، همچنان متاسف باشند که در آن شب ناتو در کودتا بصورت فعالتر شرکت نکرد.
سرمنشی ناتو میتواند چنین اعلامیه ها که در بالا تذکر یافت، ایراد کند. یکی — دو دولت نیز میتواند به حکم منافع شان از آن حمایت کند. ولی، اگر لازم شود، این همه هیچ ارزش نخواهد داشت. سرمنشی استعفا خواهد داد و ترکیه بعد از جلسه یک ساعته از ناتو اخراج خواهد شد. تسلیحات ما که با ناتو مربوط اند، قید خواهند شد.
اینکه بعدتر چه خواهد شد، — معلوم است… آیا این همه ممکن است؟ ما مثال مصر را مشاهده میکنیم. «15 جولای» ادامه دارد. در این صورت ما باید برای هرنوع انکشاف اوضاع آماده باشیم و به موقع اقدامات لازم اتخاذ نمائیم. زیرا ناتو بدون ترکیه — این قوت عیسوی است. در صورت که اگر ناتو وزنه متقابل ایدیولوژیکی مسلمانان را تشکیل میدهد، پس آن به لشکر صلیبیان مبدل میگردد.